معنی فارسی slow but sure

B2

آهسته اما با اطمینان به جلو رفتن.

Proceeding slowly but with certainty and confidence.

example
معنی(example):

او با پروژه به آرامی ولی مطمئن پیش رفت.

مثال:

He took his time with the project, slow but sure.

معنی(example):

پیشرفت او در یادگیری زبان به آرامی ولی مطمئن بود.

مثال:

Her progress in learning the language was slow but sure.

معنی فارسی کلمه slow but sure

: معنی slow but sure به فارسی

آهسته اما با اطمینان به جلو رفتن.