معنی فارسی slow puncture

B1

پنچری که به آرامی هوا را از تایر خارج می‌کند و در ابتدا ممکن است دیده نشود.

A tire leak that allows air to escape gradually over time.

example
معنی(example):

دوچرخه‌ام یک پنچری جزئی داشت، بنابراین هر چند روز یکبار باید تایر را باد می‌کردم.

مثال:

My bike had a slow puncture, so I had to pump the tire every few days.

معنی(example):

پنچری جزئی می‌تواند تا زمانی که تایر به طور قابل توجهی تخلیه شده باشد، به سختی شناسایی شود.

مثال:

A slow puncture can be hard to detect until the tire is significantly deflated.

معنی فارسی کلمه slow puncture

: معنی slow puncture به فارسی

پنچری که به آرامی هوا را از تایر خارج می‌کند و در ابتدا ممکن است دیده نشود.