معنی فارسی slugabed

B2 /ˈsləɡ-/

فردی که تمایل دارد بیشتر وقت خود را در رختخواب بگذارند.

A person who is habitually lazy and stays in bed for long periods.

noun
معنی(noun):

A lazy person who lies in bed after the usual time for getting up; a sluggard.

example
معنی(example):

او آنقدر خواب‌آلوده بود که تمام صبح را در رختخواب ماند.

مثال:

He was such a slugabed that he stayed in bed all morning.

معنی(example):

اینکه خواب‌آلود باشید گاهی در تعطیلات آخر هفته وسوسه‌انگیز به نظر می‌رسد.

مثال:

Being a slugabed can sometimes feel tempting on weekends.

معنی فارسی کلمه slugabed

: معنی slugabed به فارسی

فردی که تمایل دارد بیشتر وقت خود را در رختخواب بگذارند.