معنی فارسی slurping
B1عمل مک زدن غذا یا نوشیدنی که معمولاً ممکن است نشانه ناخوشایندی باشد.
The action of making a loud sucking sound while consuming food or drink.
- verb
- noun
verb
معنی(verb):
To eat or drink noisily.
مثال:
They sat in the kitchen slurping their spaghetti.
معنی(verb):
To make a loud sucking noise.
مثال:
The mud slurped under our shoes.
noun
معنی(noun):
A sound or motion that slurps.
مثال:
the splashings and slurpings of Wellington boots in the mud
example
معنی(example):
مک زدن در بعضی فرهنگ‌ها بی‌ادبی محسوب می‌شود.
مثال:
Slurping is considered rude in some cultures.
معنی(example):
او در مهمانی با صدای بلندی نوشیدنی‌اش را مک می‌زد.
مثال:
He was slurping his drink loudly at the party.
معنی فارسی کلمه slurping
:
عمل مک زدن غذا یا نوشیدنی که معمولاً ممکن است نشانه ناخوشایندی باشد.
