معنی فارسی slushy
A2 /ˈslʌʃi/نوشیدنی یا دسر که یخ‌زده است و معمولاً به صورت ذرات ریز یخ آماده می‌شود.
Describing a beverage or treat that is icy and slushy in texture.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
A flavoured frozen drink made with ice crystals.
معنی(noun):
A kitchen helper.
adjective
معنی(adjective):
Covered in slush.
معنی(adjective):
Having the consistency of slush.
معنی(adjective):
(of a person) Soupy.
example
معنی(example):
من عاشق نوشیدن یک نوشیدنی سرد و یخ‌زده در یک روز گرم هستم.
مثال:
I love drinking a cold, slushy drink on a hot day.
معنی(example):
کودکان از یک خوراکی یخ‌زده در پیک‌نیک تابستانی لذت بردند.
مثال:
The children enjoyed a slushy treat during the summer picnic.
معنی فارسی کلمه slushy
:
نوشیدنی یا دسر که یخ‌زده است و معمولاً به صورت ذرات ریز یخ آماده می‌شود.
