معنی فارسی smackeroo
A1بوسه یا تماس محبتآمیز، به ویژه در یک رابطه عاشقانه یا دوستانه.
A playful term for a kiss, typically affectionate.
- noun
noun
معنی(noun):
A kiss.
معنی(noun):
A dollar.
example
معنی(example):
او یک بوسه بزرگ روی لبهای او گذاشت.
مثال:
He planted a big smackeroo on her lips.
معنی(example):
بعد از یک روز طولانی، او از یک بوسه با شریکش لذت برد.
مثال:
After a long day, he enjoyed a smackeroo with his partner.
معنی فارسی کلمه smackeroo
:
بوسه یا تماس محبتآمیز، به ویژه در یک رابطه عاشقانه یا دوستانه.