معنی فارسی smarty

B1

باهوش، کسی که به راحتی مسائل را درک کرده و حل می‌کند.

A person who is clever or shows off their intelligence.

noun
معنی(noun):

An obnoxiously clever or quick-witted person.

example
معنی(example):

او خیلی باهوش است که معما را به سرعت حل کرد.

مثال:

He's such a smarty for solving the puzzle quickly.

معنی(example):

باهوش نباش؛ به دستورالعمل‌ها گوش کن.

مثال:

Don't be a smarty; listen to the instructions.

معنی فارسی کلمه smarty

: معنی smarty به فارسی

باهوش، کسی که به راحتی مسائل را درک کرده و حل می‌کند.