معنی فارسی smashable

B1

قابل شکستن، به معنای اینکه می‌توان آن را به آسانی شکست یا معیوب کرد.

Capable of being smashed or broken, often in a playful or engaging context.

example
معنی(example):

طراحی رنگارنگ و قابل شکستن است، مناسب برای بچه‌ها.

مثال:

The design is colorful and smashable, perfect for kids.

معنی(example):

او یک تبلیغ جذاب ایجاد کرد که نظر همه را جلب کرد.

مثال:

He created a smashable advertisement that caught everyone's eye.

معنی فارسی کلمه smashable

: معنی smashable به فارسی

قابل شکستن، به معنای اینکه می‌توان آن را به آسانی شکست یا معیوب کرد.