معنی فارسی smashmouth
B1اشاره به یک گروه موسیقی معروف است که به خاطر آهنگهای سرگرمکننده و دلنشین شناخته شدهاند.
Refers to a popular band known for catchy and upbeat songs.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Violent; aggressive; vigorous.
example
معنی(example):
گروه اسمش موث به خاطر آهنگهای جذابشان مشهور است.
مثال:
The band Smash Mouth is famous for their catchy songs.
معنی(example):
یکی از بزرگترین آهنگهای آنها در هر مهمانی پخش میشود.
مثال:
One of their biggest hits plays at every party.
معنی فارسی کلمه smashmouth
:
اشاره به یک گروه موسیقی معروف است که به خاطر آهنگهای سرگرمکننده و دلنشین شناخته شدهاند.