معنی فارسی smeek

B1

سماک کردن، اشاره به حرکات یا صداهای نرم و ملایمی که به زیبایی و توجه جلب می‌کند.

To make a subtle gesture or sound to convey interest or playful intention.

example
معنی(example):

آنها در اتاق شلوغ به یکدیگر سماک کردند.

مثال:

They smeeked at each other in the crowded room.

معنی(example):

یک سماک خفیف می‌تواند نشان‌دهنده‌ی علاقه یا شوخی باشد.

مثال:

A slight smeek can indicate interest or playfulness.

معنی فارسی کلمه smeek

: معنی smeek به فارسی

سماک کردن، اشاره به حرکات یا صداهای نرم و ملایمی که به زیبایی و توجه جلب می‌کند.