معنی فارسی smeeking
B1سماک کردن به معنی خزیدن یا حرکت کردن با نرمی و بیصدا برای ایجاد یک اثر شگفتانگیز.
The act of moving stealthily or softly to create an element of surprise.
- VERB
example
معنی(example):
آنها در حال سماک کردن دور کورنر هستند تا ما را شگفتزده کنند.
مثال:
They are smeeking around the corner to surprise us.
معنی(example):
سماک کردن میتواند در هر شرایطی یک شگفتی جالب ایجاد کند.
مثال:
Smeeking can create a fun surprise in any situation.
معنی فارسی کلمه smeeking
:
سماک کردن به معنی خزیدن یا حرکت کردن با نرمی و بیصدا برای ایجاد یک اثر شگفتانگیز.