معنی فارسی smegmas

C1

یک نوع ترشح طبیعی در بدن که معمولاً به عنوان باکتری جمع می‌شود.

A natural secretion that can accumulate in some body areas, usually involving bacteria.

example
معنی(example):

پزشک به بیمار در مورد اسمگما توضیح داد.

مثال:

The doctor explained smegmas to the patient.

معنی(example):

او در کلاس زیست شناسی در مورد اسمگما یاد گرفت.

مثال:

He learned about smegmas in his biology class.

معنی فارسی کلمه smegmas

: معنی smegmas به فارسی

یک نوع ترشح طبیعی در بدن که معمولاً به عنوان باکتری جمع می‌شود.