معنی فارسی smilax
B2یک نوع گیاه دائمی که به خاطر خاصیت به صعود و ساقههای ضخیمش شناخته میشود.
A genus of vines belonging to the family Smilacaceae, known for climbing and thick stems.
- noun
noun
معنی(noun):
Any member of the Smilax genus of greenbriers.
example
معنی(example):
دارچینهای اسمیلکس میتوانند بر روی ساختارهای مختلف در باغ صعود کنند.
مثال:
Smilax vines can climb on various structures in the garden.
معنی(example):
گیاه اسمیلکس به خاطر قابلیت صعود و ساقههای ضخیمش شناخته شده است.
مثال:
The smilax plant is known for its climbing ability and thick stems.
معنی فارسی کلمه smilax
:
یک نوع گیاه دائمی که به خاطر خاصیت به صعود و ساقههای ضخیمش شناخته میشود.