معنی فارسی smirchy

B1

Smirchy، به معنای نرم و لطیف، معمولاً در توصیف بافت یا احساس چیزی استفاده می‌شود.

Having a soft and smooth texture, often used to describe materials or food.

example
معنی(example):

نسخه‌ی smirchy کیک آن را بسیار جذاب کرده بود.

مثال:

The smirchy texture of the cake made it very appealing.

معنی(example):

او به احساس smirchy پارچه نرم علاقه داشت.

مثال:

She loved the smirchy feel of the soft fabric.

معنی فارسی کلمه smirchy

: معنی smirchy به فارسی

Smirchy، به معنای نرم و لطیف، معمولاً در توصیف بافت یا احساس چیزی استفاده می‌شود.