معنی فارسی smitch
B1شخصی که اطلاعات شخصی یا مخفی را به بیرون فاش میکند، به ویژه در مواقعی که خیانت به حساب میآید.
A person who informs or betrays others, especially in a sneaky or untrustworthy manner.
- noun
noun
معنی(noun):
A tiny amount; a smidge or smidgen.
example
معنی(example):
درباره برنامههای مخفیمان به معلم نگویید، خواهشاً گناهه باشید.
مثال:
Don’t be a smitch and tell the teacher about our secret plans.
معنی(example):
امیدوارم در مورد چیزی که بحث کردیم، گناهکار نشوید.
مثال:
I hope you won’t be a smitch about what we discussed.
معنی فارسی کلمه smitch
:
شخصی که اطلاعات شخصی یا مخفی را به بیرون فاش میکند، به ویژه در مواقعی که خیانت به حساب میآید.