معنی فارسی smytrie

B1

محلی که در آن گیاهان مختلف پرورش می‌یابند.

A place or area where various plants are cultivated.

example
معنی(example):

سماط در باغ با شکوفه‌های جدید رونق می‌گیرد.

مثال:

The smytrie in the garden is thriving with new blooms.

معنی(example):

ما از سماط بازدید کردیم تا تنوع گیاهان منحصر به فرد را ببینیم.

مثال:

We visited the smytrie to see the unique plant varieties.

معنی فارسی کلمه smytrie

: معنی smytrie به فارسی

محلی که در آن گیاهان مختلف پرورش می‌یابند.