معنی فارسی snackable
B1قابل خوردن در حین میان وعده، اشاره به غذا یا تنقلاتی که به راحتی قابل مصرف هستند.
Suitable to be eaten as a snack.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Suitable for snacking upon.
معنی(adjective):
Suitable for viewing or consuming in small portions.
example
معنی(example):
بارهای گرانولا قابل خوردن هنگام میان وعده هستند و برای در حال حرکت مناسب هستند.
مثال:
The granola bars are snackable and perfect for on-the-go.
معنی(example):
این شیرینیها آنقدر خوشمزه هستند که هر زمانی از روز قابل خوردن هستند.
مثال:
These cookies are so delicious, they are snackable any time of the day.
معنی فارسی کلمه snackable
:
قابل خوردن در حین میان وعده، اشاره به غذا یا تنقلاتی که به راحتی قابل مصرف هستند.