معنی فارسی snakeskin

B1

پوست مار، پوست بیرونی مار که پس از یک دوره رشد ریخته می‌شود.

The outer covering of a snake, which is shed periodically.

noun
معنی(noun):

The skin of a snake

adjective
معنی(adjective):

Made of snakeskin.

example
معنی(example):

پوست مار پس از اینکه مار آن را ریخته بود، به جا مانده بود.

مثال:

The snakeskin was left behind after the snake had shed it.

معنی(example):

گاهی مردم از پوست مار برای ساخت کمربند یا کفش استفاده می‌کنند.

مثال:

People sometimes use snakeskin to make belts or shoes.

معنی فارسی کلمه snakeskin

: معنی snakeskin به فارسی

پوست مار، پوست بیرونی مار که پس از یک دوره رشد ریخته می‌شود.