معنی فارسی snap back

B1

برگشتن به حالت اولیه یا بازگشتن به حالت عادی.

To return to a previous condition or position quickly.

example
معنی(example):

کش لاستیکی وقتی آن را کش می‌دهید به حالت اولیه خود برمی‌گردد.

مثال:

The rubber band will snap back when you stretch it.

معنی(example):

او پس از شکست سعی کرد به حالت اول بازگردد.

مثال:

He tried to snap back after the setback.

معنی فارسی کلمه snap back

: معنی snap back به فارسی

برگشتن به حالت اولیه یا بازگشتن به حالت عادی.