معنی فارسی snap-in

B1

قطعاتی که به راحتی در جایی قرار می‌گیرند و به طور مؤثر متصل می‌شوند.

Components designed to fit seamlessly into a system or framework, allowing easy installation and removal.

noun
معنی(noun):

A plug-in.

example
معنی(example):

قطعات اسنپ-این بدون نیاز به ابزار خاص به راحتی نصب می‌شوند.

مثال:

The snap-in components are simple to install without any special tools.

معنی(example):

او یک آداپتور اسنپ-این برای سیستم صوتی خود خرید.

مثال:

He purchased a snap-in adapter for his audio system.

معنی فارسی کلمه snap-in

: معنی snap-in به فارسی

قطعاتی که به راحتی در جایی قرار می‌گیرند و به طور مؤثر متصل می‌شوند.