معنی فارسی snathe
B1به معنی دسته بیل، به ویژه در افرادی که با روشهای سنتی کار میکنند.
A term referring to the handle of certain farming tools.
- NOUN
example
معنی(example):
کشاورز دسته را محکم کرد تا مطمئن شود که محکم است.
مثال:
The farmer tightened the snathe to ensure it was sturdy.
معنی(example):
میتوانید دسته را برای گرفتن بهتر حین کار تنظیم کنید.
مثال:
You can adjust the snathe for better grip while working.
معنی فارسی کلمه snathe
:
به معنی دسته بیل، به ویژه در افرادی که با روشهای سنتی کار میکنند.