معنی فارسی sneaksman
B1فردی که به طور پنهان و مخفیانه عمل میکند، به ویژه در زمینه فعالیتهای ناپسند.
A person who operates in a sneaky or clandestine manner.
- NOUN
example
معنی(example):
یک فرد پنهانکار در این منطقه به خاطر حقههای هوشمندانهاش شناخته میشد.
مثال:
A sneaksman in the area was known for his clever tricks.
معنی(example):
فرد پنهانکار نقش خود را به خوبی در سرقت بازی کرد.
مثال:
The sneaksman played his role well in the heist.
معنی فارسی کلمه sneaksman
:
فردی که به طور پنهان و مخفیانه عمل میکند، به ویژه در زمینه فعالیتهای ناپسند.