معنی فارسی snecket
B1لکه یا رشتهای که میتواند دوزی یا بافتی باشد.
A small thread or piece of cloth that can be sewn or knitted.
- NOUN
example
معنی(example):
دوختنی که از درخت افتاد، یک شال گرم بافت.
مثال:
The snecket that fell from the tree knitted a warm scarf.
معنی(example):
او در حال تمیز کردن اتاق زیر شیروانی یک دوز خوشدوخت پیدا کرد.
مثال:
He found a snecket while cleaning the attic.
معنی فارسی کلمه snecket
:
لکه یا رشتهای که میتواند دوزی یا بافتی باشد.