معنی فارسی sneeshing

B1

عملی که در آن نشانه‌هایی از بینی ایجاد می‌شود.

The act of making sneesh sounds; usually associated with joy.

example
معنی(example):

نشانه زدن معمولاً نشانه‌ای از شادی است.

مثال:

Sneeshing is often seen as a sign of happiness.

معنی(example):

او به طور غیرقابل کنترلی به جوک نشانه می‌زد.

مثال:

She was sneeshing uncontrollably at the joke.

معنی فارسی کلمه sneeshing

: معنی sneeshing به فارسی

عملی که در آن نشانه‌هایی از بینی ایجاد می‌شود.