معنی فارسی sneller

B1

شکل مقایسه‌ای از سریع، به معنی سریع‌تر.

A comparative form of fast, indicating a greater speed.

example
معنی(example):

او در دویدن از برادرش سریع‌تر است.

مثال:

He is sneller than his brother when it comes to running.

معنی(example):

در مسابقه، او سریع‌تر و از همه سریع‌تر بود.

مثال:

In the race, she was quicker and sneller than everyone.

معنی فارسی کلمه sneller

: معنی sneller به فارسی

شکل مقایسه‌ای از سریع، به معنی سریع‌تر.