معنی فارسی snickey

B1

صدای خفی یا غیر عادی که معمولاً در خواب یا زمان آرامش شنیده می‌شود.

A faint, unusual sound, often low in volume.

example
معنی(example):

سگ در خواب صدای سنیکی تولید کرد.

مثال:

The dog made a snickey sound in its sleep.

معنی(example):

من صدای سنیکی از بوته‌ها شنیدم.

مثال:

I heard a snickey noise coming from the bushes.

معنی فارسی کلمه snickey

: معنی snickey به فارسی

صدای خفی یا غیر عادی که معمولاً در خواب یا زمان آرامش شنیده می‌شود.