معنی فارسی sniggers
B1خندهی نرم و نیمهادبانه به دلیل تنش یا خشونت در یک موقعیت.
To laugh quietly in a way that is not respectful.
- verb
verb
معنی(verb):
To emit a snigger.
example
معنی(example):
دانشآموزان وقتی معلم پشتش را کرد، به آرامی میخندیدند.
مثال:
The students sniggers when the teacher turned his back.
معنی(example):
او نتوانست از خنده به جوکی که دوستیاش گفته بود، جلوگیری کند.
مثال:
She couldn't help but sniggers at the joke her friend told.
معنی فارسی کلمه sniggers
:
خندهی نرم و نیمهادبانه به دلیل تنش یا خشونت در یک موقعیت.