معنی فارسی snipings
B1تعقیب و گریزها، اشارات یا انتقادات مختصری که به طور ناگهانی بیان میشوند.
Brief, sharp criticisms or remarks, often made in a teasing or disparaging way.
- noun
noun
معنی(noun):
A shooting from a concealed place.
example
معنی(example):
تعقیب و گریزهای تماشاگران در طول نمایش حواسپرتی ایجاد کرد.
مثال:
The snipings from the audience during the play were distracting.
معنی(example):
او اغلب با تعقیب و گریزهای همکارانش درباره تصمیمات کاریاش مواجه میشد.
مثال:
He often faced snipings from his colleagues about his work decisions.
معنی فارسی کلمه snipings
:
تعقیب و گریزها، اشارات یا انتقادات مختصری که به طور ناگهانی بیان میشوند.