معنی فارسی snoke

B1

سنوک؛ شخصیتی منفی یا شرور در داستان.

A malevolent character or villain in a narrative.

example
معنی(example):

شرور داستان یک سنوک بود.

مثال:

The villain was a snoke in the story.

معنی(example):

همه از سنوک هنگامی که ظاهر می‌شد، می‌ترسیدند.

مثال:

Everyone feared the snoke when he appeared.

معنی فارسی کلمه snoke

: معنی snoke به فارسی

سنوک؛ شخصیتی منفی یا شرور در داستان.