معنی فارسی snoozles
B1وضعیت خواب و چرت زدن در کنار یکدیگر.
Instances of cuddling or nestling closely while sleeping.
- VERB
example
معنی(example):
گربههای کوچک در یک توده خواب میروند.
مثال:
The kittens snoozles together in a pile.
معنی(example):
آنها معمولاً یک نقطه آفتابی برای خوابیدن پیدا میکنند.
مثال:
They often find a sunny spot to snoozles.
معنی فارسی کلمه snoozles
:
وضعیت خواب و چرت زدن در کنار یکدیگر.