معنی فارسی snored

A2

خرناس زدن، فعلی است که به وظایف پرتو خواب مربوط است و نشان‌دهنده نفس کشیدن پر سر و صدا در حین خواب است.

Past tense of snore; to have breathed noisily while sleeping.

verb
معنی(verb):

To breathe during sleep with harsh, snorting noises caused by vibration of the soft palate.

example
معنی(example):

دیشب، او در تمام مدت فیلم خرناس زد.

مثال:

Last night, he snored all through the movie.

معنی(example):

او آنقدر بلند خرناس زد که همه را بیدار کرد.

مثال:

She snored so loudly that it woke everyone up.

معنی فارسی کلمه snored

: معنی snored به فارسی

خرناس زدن، فعلی است که به وظایف پرتو خواب مربوط است و نشان‌دهنده نفس کشیدن پر سر و صدا در حین خواب است.