جملات با snorkel:

  1. I learned how to snorkel on our trip to Thailand.
    من در سفرمون به تایلند یاد گرفتم چطور اسنورکل بزنم.

  2. She bought a snorkel and a mask for the vacation.
    او برای تعطیلاتش یک اسنورکل و یک ماسک خرید.

  3. We saw a sea turtle while snorkeling near the reef.
    وقتی نزدیک صخره‌های مرجانی اسنورکل می‌زدیم، یه لاک‌پشت دریایی دیدیم.

  4. Do you know how to use a snorkel properly?
    بلدی چطور به‌درستی از اسنورکل استفاده کنی؟

  5. Snorkeling is easier than scuba diving for beginners.
    اسنورکل زدن برای مبتدی‌ها راحت‌تر از غواصی با تجهیزات کامله.

    به‌عنوان فعل (to snorkel):

    • They love to snorkel during their vacations.
      اونا عاشق اسنورکل زدن در تعطیلاتشون هستن.


    مترادف‌ها و کلمات مرتبط:

    واژه انگلیسیمعنی فارسی
    scuba divingغواصی با تجهیزات کامل
    flippersفین (پره‌های شنا)
    maskماسک غواصی
    underwaterزیر آب

    تصویر ذهنی:

    تصور کن روی سطح یک دریاچه آرام دراز کشیدی، سرت داخل آبه و فقط لوله‌ای از دهنت بیرون زده که بهت اجازه می‌ده نفس بکشی… این لوله همون snorkel ـه!


    نکات آموزشی:

    • snorkeling (اسم فعل) → ورزش و فعالیت شنا با اسنورکل
      مثال: Snorkeling is a great way to explore marine life.
      اسنورکل زدن راه فوق‌العاده‌ای برای کشف زندگی دریاییه.