معنی فارسی snow slip
B1تجربه لغزش یا لیز خوردن بر روی برف.
The experience of slipping or sliding on snow.
- NOUN
example
معنی(example):
مراقب باشید که هنگام راه رفتن لیز نخورید.
مثال:
Be careful not to experience a snow slip when walking.
معنی(example):
لیز خوردن برفی میتواند وقتی که برف خیلی لغزنده است اتفاق بیفتد.
مثال:
A snow slip can happen when the snow is too slick.
معنی فارسی کلمه snow slip
:
تجربه لغزش یا لیز خوردن بر روی برف.