معنی فارسی snow-melt

B2

پدیده‌ای که در آن برف ذوب می‌شود و آب حاصل شده به منابع آبی می‌ریزد.

The process of snow melting, especially in spring, contributing to water supplies.

example
معنی(example):

ذوب برف در بهار آب را به رودخانه‌ها تأمین می‌کند.

مثال:

The snow-melt in spring provides water to the rivers.

معنی(example):

کشاورزان به ذوب برف برای آبیاری محصولات خود در فصل خشک تکیه می‌کنند.

مثال:

Farmers rely on snow-melt to irrigate their crops during the dry season.

معنی فارسی کلمه snow-melt

: معنی snow-melt به فارسی

پدیده‌ای که در آن برف ذوب می‌شود و آب حاصل شده به منابع آبی می‌ریزد.