معنی فارسی snowblinks
B1برفچشمها، نوعی بلور برفی یا یخ که در نور میدرخشد.
The shimmering effect of snowflakes as they catch the light.
- NOUN
example
معنی(example):
برفچشمها در نور خورشید درخشان شدند و منظرهی زیبایی ایجاد کردند.
مثال:
The snowblinks shimmered in the sunlight, creating a beautiful sight.
معنی(example):
دوست دارم چطور برفچشمها نور را جذب میکنند وقتی که روی زمین میافتند.
مثال:
I love how the snowblinks catch the light when it falls on the ground.
معنی فارسی کلمه snowblinks
:
برفچشمها، نوعی بلور برفی یا یخ که در نور میدرخشد.