معنی فارسی snowhammer
B2چکش برفی، ابزاری که برای کار با یخ و برف طراحی شده است.
A tool designed for breaking ice and working in snowy conditions.
- NOUN
example
معنی(example):
او از چکش برفی برای شکستن یخهای یخ زده استفاده کرد.
مثال:
He used a snowhammer to break the frozen ice.
معنی(example):
چکش برفی ابزاری تخصصی برای کار در زمستان است.
مثال:
The snowhammer is a specialized tool for winter work.
معنی فارسی کلمه snowhammer
:
چکش برفی، ابزاری که برای کار با یخ و برف طراحی شده است.