معنی فارسی snowscape

B1

منظره‌ای پوشیده از برف که معمولاً در فصل زمستان مشاهده می‌شود.

A landscape covered in snow, typically seen in winter.

noun
معنی(noun):

A landscape dominated by snow.

example
معنی(example):

منظره برفی مانند سرزمین عجایب زمستانی به نظر می‌رسید.

مثال:

The snowscape looked like a winter wonderland.

معنی(example):

عکاسان عاشق ثبت زیبایی یک منظره برفی هستند.

مثال:

Photographers love capturing the beauty of a snowscape.

معنی فارسی کلمه snowscape

: معنی snowscape به فارسی

منظره‌ای پوشیده از برف که معمولاً در فصل زمستان مشاهده می‌شود.