معنی فارسی snurt

B1

صدای خاصی که می‌تواند هنگام خندیدن یا به خاطر شوخی ایجاد شود.

A snorting sound, typically made during laughter or amusement.

example
معنی(example):

او وقتی خیلی خندید سُنرت زد.

مثال:

He snurted when he laughed too hard.

معنی(example):

صدای سُنرت از انتهای اتاق به گوش می‌رسید.

مثال:

The sound of snurt came from the back of the room.

معنی فارسی کلمه snurt

: معنی snurt به فارسی

صدای خاصی که می‌تواند هنگام خندیدن یا به خاطر شوخی ایجاد شود.