معنی فارسی snying
B1سنیگ، نوعی رفتار فریبنده و مکارانه که معمولاً در مورد افراد رخ میدهد.
Characterized by a sly or cunning behavior, often used to describe a person.
- OTHER
example
معنی(example):
گربه در زیر نور گرم خورشید خوابیده بود.
مثال:
The cat was snying in the warm sun.
معنی(example):
او لبخند مکار او را نسبتاً فریبنده یافت.
مثال:
She found his sly grin rather snying.
معنی فارسی کلمه snying
:
سنیگ، نوعی رفتار فریبنده و مکارانه که معمولاً در مورد افراد رخ میدهد.