معنی فارسی so.
B1برای نشان دادن نتیجه یا پیآمد یک عمل یا اتفاق استفاده میشود.
Used to indicate the result or consequence of a previous statement.
- OTHER
example
معنی(example):
او گفت که خواهد آمد، پس.
مثال:
He said he would come, so.
معنی(example):
آنها به موقع تمام نکردند، پس.
مثال:
They didn’t finish on time, so.
معنی فارسی کلمه so.
:
برای نشان دادن نتیجه یا پیآمد یک عمل یا اتفاق استفاده میشود.