معنی فارسی soaplike

B1

تشبیه به صابون، معمولاً به لحاظ بافت یا عطر.

Having qualities or characteristics resembling soap.

example
معنی(example):

بافت کرم شبیه صابون و لطیف بود.

مثال:

The texture of the cream was soaplike and smooth.

معنی(example):

او عطر را به‌طور کلی شبیه به صابون توصیف کرد.

مثال:

He described the scent as somewhat soaplike.

معنی فارسی کلمه soaplike

: معنی soaplike به فارسی

تشبیه به صابون، معمولاً به لحاظ بافت یا عطر.