معنی فارسی soapmonger
B1فردی که به فروش صابون مشغول است.
A person who sells soap, often through a shop or market.
- NOUN
example
معنی(example):
صابونفروش بیش از بیست سال در این تجارت است.
مثال:
The soapmonger has been in business for over twenty years.
معنی(example):
او به صابونفروش رفت تا در مورد انواع مختلف صابون اطلاعات کسب کند.
مثال:
She visited the soapmonger to learn about different types of soap.
معنی فارسی کلمه soapmonger
:
فردی که به فروش صابون مشغول است.
