معنی فارسی soapweed

B1

نوعی گیاه که از آن می‌توان صابون تهیه کرد و خواص دارویی دارد.

A plant used to produce soap; known for its saponin content.

example
معنی(example):

علف صابونی می‌تواند برای ساخت صابون طبیعی استفاده شود.

مثال:

Soapweed can be used to make a natural soap.

معنی(example):

در برخی مناطق، مردم از علف صابونی به خاطر خواص دارویی‌اش استفاده می‌کنند.

مثال:

In some areas, people use soapweed for its medicinal properties.

معنی فارسی کلمه soapweed

: معنی soapweed به فارسی

نوعی گیاه که از آن می‌توان صابون تهیه کرد و خواص دارویی دارد.