معنی فارسی soba
B1 /ˈsoʊbə/نوعی نودل ژاپنی که از آرد گندم سیاه تهیه میشود.
A type of thin buckwheat noodle from Japan.
- noun
noun
معنی(noun):
A Japanese buckwheat noodle.
example
معنی(example):
من عاشق خوردن نودلهای سوبا در زمستان هستم.
مثال:
I love eating soba noodles in the winter.
معنی(example):
سوبا نودلی ژاپنی است که از گندم سیاه تهیه میشود.
مثال:
Soba is a Japanese noodle made from buckwheat.
معنی فارسی کلمه soba
:
نوعی نودل ژاپنی که از آرد گندم سیاه تهیه میشود.