معنی فارسی sobrieties

B2

حالت یا وضعیت سنجیدگی و آرامش، به ویژه در فضاهای اجتماعی.

The quality of being serious or sober, often in context of demeanor or atmosphere.

example
معنی(example):

سکوت او توسط همه در جمع تحسین شد.

مثال:

His sobrieties were admired by everyone at the gathering.

معنی(example):

سکوت این رویداد آن را جدی‌تر کرد.

مثال:

The sobrieties of the event made it more serious.

معنی فارسی کلمه sobrieties

: معنی sobrieties به فارسی

حالت یا وضعیت سنجیدگی و آرامش، به ویژه در فضاهای اجتماعی.