معنی فارسی sociocentricity
B1توجه و تأکید بر گروه اجتماعی به جای فرد؛ رفتار یا طرز فکر جمعی.
The quality of being centered on the social group and its needs.
- NOUN
example
معنی(example):
سوسیوسنتریستی بر منافع جمعی به جای حقوق فردی تأکید میکند.
مثال:
Sociocentricity emphasizes the collective good over individual rights.
معنی(example):
سوسیوسنتریستی سازمان به تقویت کار گروهی کمک میکند.
مثال:
The sociocentricity of the organization fosters teamwork.
معنی فارسی کلمه sociocentricity
:
توجه و تأکید بر گروه اجتماعی به جای فرد؛ رفتار یا طرز فکر جمعی.