معنی فارسی softling

B1

واژه‌ای برای توصیف موجودات یا شخصیت‌های لطیف و نرم.

A term used to describe gentle and soft creatures or beings.

example
معنی(example):

نوزادان نرم جنگل حیوانات کوچک و ملایمی هستند.

مثال:

The softling of the forest are small, gentle animals.

معنی(example):

به آن نوزاد نرم که در کنار رودخانه بازی می‌کند نگاه کن!

مثال:

Look at that softling playing by the river!

معنی فارسی کلمه softling

: معنی softling به فارسی

واژه‌ای برای توصیف موجودات یا شخصیت‌های لطیف و نرم.