معنی فارسی softshell

B1

خرچنگ پوست‌نرم به خرچنگ‌هایی اطلاق می‌شود که در زمان پوست‌اندازی نرم و قابل خوردن می‌شوند.

A crab that has recently shed its hard shell, often regarded as a delicacy.

noun
معنی(noun):

A softshell turtle (Trionychidae).

adjective
معنی(adjective):

Having a relatively soft shell.

example
معنی(example):

خرچنگ پوست‌نرم یک غذا محبوب است که در بسیاری از غذاها از آن لذت می‌برند.

مثال:

The softshell crab is a delicacy enjoyed in many cuisines.

معنی(example):

زمانی که خرچنگ‌ها پوست می‌اندازند، به پوست‌نرم‌هایی تبدیل می‌شوند که آماده خوردن هستند.

مثال:

When crabs molt, they become softshells ready to be eaten.

معنی فارسی کلمه softshell

: معنی softshell به فارسی

خرچنگ پوست‌نرم به خرچنگ‌هایی اطلاق می‌شود که در زمان پوست‌اندازی نرم و قابل خوردن می‌شوند.