معنی فارسی soget

B1

عمل خیس کردن یا جذب کردن آب در مواد غذایی.

To soak food items, typically to improve texture or reduce cooking time.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت سبزیجات را برای شام خیس کند.

مثال:

She decided to soget the vegetables for dinner.

معنی(example):

دستور العمل می‌گوید که برنج را شب را خیس کنید.

مثال:

The recipe calls to soget the rice overnight.

معنی فارسی کلمه soget

: معنی soget به فارسی

عمل خیس کردن یا جذب کردن آب در مواد غذایی.