معنی فارسی soja
B1سویای خوراکی، دانهای مغذی که نحوه استفاده آن در غذاهای مختلف رایج است.
An edible legume known for its high protein content, commonly used in various dishes.
- NOUN
example
معنی(example):
سویا منبع بسیار خوبی از پروتئین برای گیاهخواران است.
مثال:
Soja is a great source of protein for vegetarians.
معنی(example):
بسیاری از مردم از سویا در پخت و پز خود برای یک وعده غذایی سالم استفاده میکنند.
مثال:
Many people use soja in their cooking for a healthy meal.
معنی فارسی کلمه soja
:
سویای خوراکی، دانهای مغذی که نحوه استفاده آن در غذاهای مختلف رایج است.